منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 179
:: بازدید ماه : 1072
:: بازدید سال : 4364
:: بازدید کلی : 103984
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 30 / 6

 

خداوندا به من توفیقی ده که فقط یک روز بنده مخلص تو باشم که می دانم

حتی ساعتی این چنین بودن بس دشوار است

خدایا یا مهر آنان را که در دلشان بر من محبتی نیست از دلم بیرون کن یا به من صبری ده که کسانی را که دوستم ندارند دوست داشته باشم.

خدایا سینه ام را چنان بگشای که درد های تمام عالم را در آن جای دهم. حتی درد محکوم شدن به گناه های ناکرده ام را.

خدایا به من ذره ای از رحمت بیکرانت را ببخش تا بتوانم آنانکه محبتم را تقدیمشان کردم و تحقیر شدم ، آنان که دوستشان داشتم و دشمنم داشتند و آنان که درحقم ظلم کرده اند را ببخشم...

خداوندا دستانم خالی اند و دلم غرق در آمال . یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را از آرزوهای دست نیافتی خالی کن.

خدایا می دانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن.

بارالها زبانم در ستایش تو قاصر است به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم.

خداوندا راه گم کرده ام ، هدایتم کن.خدایا قلبم را از تمام کینه ها پاک کن که غیر از تو کسی را بر این کار قادر نیست.

خدایا  باورم را به ایمان و ایمانم را به یقین مبدل فرما.

خداوندا به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم و با خنجرهای دوستان به رقص آیم.


:: بازدید از این مطلب : 1100
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 29 / 6

عشق هدف حیات ومحرک زندگی من است.وزیباترازعشق چیزی ندیده ام وبالاترازعشق چیزی نخواسته ام.

عشق است که روح مرابه تموج وامی دارد،قلب مرابه جوش می آورد،استعدادهای نهفته ی مراظاهرمی کند،مراازخودخواهی وخودبینی می راند.دنیای دیگری راحس می کنم.درعالم وجودمحومیشوم.احساس لطیف وقلبی حساس ودیده ای زیبابین پیدامیکنم.لرزش یک برگ،نوریک ستاره ی دور،موریانه ی کوچک، نسیم ملایم سحر،موج دریا،غروب آفتاب همه احساس وروح مرامی ربایندوازاین عالم مرابه دنیای دیگری می برند...

این هاهمه وهمه ازتجلیات عشق است...

به خاطرعشق است که فداکاری می کنم.به خاطرعشق است که به دنیابابی اعتنایی می نگرم وابعاددیگری رامی یابم.به خاطرعشق است که دنیا رازیبا می بینم وزیبایی رامی پرستم.به خاطرعشق است که خداراحس می کنم واورامی پرستم وحیات وهستی خودراتقدیمش می کنم....


:: بازدید از این مطلب : 796
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 29 / 6

 

هر وقت دلت گرفت برو قرآن رو باز کن و با خدا حرف بزنو وببین چه زیبا خداجوابتومیده

 

گفتم : خدایا خسته ام دیگه امیدی ندارم ، از بیکاری و از دست آدما ، از دست شیطان و گناهام

خدا گفت : لَا تَقنَطوا مِن رَحمهِ الله - از رحمتم نا امید نشو ( زمر / 53 )

گفتم : هیشکی نمی دونه تو دلم چی میگذره ؟ خدا گفت : إنَّ الله یَحُولُ بَینَ المَرء وَ قَلبه- من حائل هستم بین انسان و قلبش ( ق/16 )

گفتم : همه فراموشم کردن تو هم منو فراموش کردی ؟؟ خدا گفت : فاذکرونی أذکرکم – یاد کنید تا یاد کنم شمارو ( بقره / 152 )

گفتم : گفتی بهم صبرکن آخه تا کی باید صبر کنم ؟؟ خدا گفت : و ما یُدریک لَعَل الساعه تَکونُ قَریبا - تو چی می دونی شاید موعدش نزدیک باشه ( احزاب / 63 )

گفتم : تو بزرگی و نزدیکیت برای من کوچیک خیلی دوره ! تا اون موقع چیکار کنم ؟ خدا گفت : واتبع ما یوحی إلیک و اصبر حتی یحکم الله – کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا حکم کنم ( یونس / 109 )

گفتم : خدای من ! تو خدایی و صبور ! چرا هر چی ازت میخوام بهم نمیدی ؟ خدا گفت : عسی أن تحبوا شیئا و هو شر لکم – شاید چیزی که تو دوست داری ، به صلاحت نباشه ( بقره / 216 )

گفتم : تو نسبت به کیا مهربونی ؟ چون میدونم خیلی مهربونی . خدا گفت : إن الله بالناس لرئوف رحیم – من نسبت به همه مردم مهربونم ( بقره / 143 )

گفتم : دلم بدجور گرفته و نمیدونم شاد باشم ! به چی شاد باشم توی این دنیای بد ؟ خدا گفت : بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا - باید به فضل و رحمت من شاد باشی ( یونس / 58 )

گفتم : اصلاً بیخیال دنیامیخوام فقط بخودت توکل کنم و شاد باشم . خدا گفت : إن الله یحب المتوکلین - من ، اونایی رو که توکل میکنن ، خیلی دوست دارم ( آل عمران / 159 )

گفتم : بعضی از این آدما فقط تو رو به زبون عبادت می کنن ، نظرت راجع به اونا چیه ؟ خدا گفت : بعضی از مردم ، منو فقط به زبون عبادت می کنن ؛ اگر خیری بهشون برسه ، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن ، روی گردان میشن ، خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن ( حج / 11 )

دیگه چیزی برای گفتن با خدا نداشتم گفتم : چقدر احساس تنهایی میکنم ! چقدر از من دوری ؟ خدا گفت : فانی قریب– یقیناً من نزدیکتم ( بقره / 186 )

گفتم : تو همیشه نزدیکی این منم که دورم ، چطوری تو رو یادکنم ؟ خدا گفت : واذکر ربک فی نفسک تضرعا ... – صبح و شب ، منو پیش خودت ، با خوف و تضرع و با صدای آهسته یاد کن ( اعراف / 205 )

سکــــوت کردم و خدا گفت : ألا تحبون أن یغفر الله لکم - دوست ندارید من ببخشمتون ؟؟ ( هود / 90 )

گفتم : معلومه که دوست دارم منو ببخشی . چکار باید بکنم ؟ خدا گفت : واستغفرو ربکم ثم توبو إلیه - پس از من بخواه ببخشمت و بعد توبه کن ( هود / 90 )

گفتم : با این همه گناه ... آخه چیکار میتونم بکنم ؟ توبه منو قبول میکنی ؟ خدا گفت : ألم یعلموا أن الله هو یقبل التوبه عن عباده - مگه نمیدونید من توبه رو از بنده هام قبول میکنم و یقیناً منم که بسیار توبه پذیر و مهربانم ( توبه / 104 )

گفتم : با این همه گناه ، برای کدوم گناهم توبه کنم ؟ این همه گناه رو کی میبخشه ؟؟ خدا گفت : إن الله یغفر الذنوب جمیعاً – من همه گناه ها رو میبخشم ( زمر / 53 )

گفتم : یعنی بازم بیام ؟ بازم منو میبخشی ؟ خدا گفت : و من یغفر الذنوب إلا الله – به جز من کیه که گناه ها رو میبخشه ؟ ( آل عمران / 135 )

مونده بودم چی بگم توی دلم سوال داشتم که چرا بعضی از بنده ها الان دنبال همه چیز هستند جز خدا که خدا گفت : ألیس الله بکاف عبده ؟ آیا من برای بنده هام ( در همه امور ) کافی نیستم ؟ ( زمر / 36 )

گفتم : در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم ؟ خدا گفت : ای مومنین ! من را بسیار یاد کنید و صبح و شام تسبیحم گویید . من با فرشتگانم بر شما درود می فرستم تا شما را از تاریکی ها بسوی نور بیرون آورم ، و من نسبت به مومنان مهربانم ( احزاب / 41-43 )


:: بازدید از این مطلب : 1439
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 16 / 6

 

در قرآن آيات متعددي درباره شهيد و فضيلت آن در راه خدا ذکر شده است که به اختصار قسمتي از آن را بيان مي‌کنيم.

الف- بررسي آيات قرآن

1- سوره بقره، آيه 154:

«و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل‌الله اموت بل احياء ولکن لا تشعرون»

«کسي را که در راه خدا کشته شد، مرده نپنداريد، بلکه او زنده جاويد است، وليکن شما اين حقيقت را نخواهيد يافت.»

در آيه بالا 3 تذکر بسيار مهم درباره شهدا به انسان‌هاي ديگر شده است:

1- در پندار و گفتار در مورد شهدا نبايد لفظ (مرگ) را بکار برد.

2- حيات شهدا بعد از شهادت براي هميشه جاودان است.

3- ما توان درک زندگي شهدا را نخواهيم داشت.

در حقيقت اين سوره جايگاه شهيد را نشان مي‌دهد، تا جايي که بشر نمي‌تواند مقام رفيع شهيد را درک کند.

2- سوره آل عمران، آيه 139- 140

«و لا تهنوا و لا تخرنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنين»

«سست نشويد و اندوهگين نباشيد و شما برتريد، اگر هستيد مومنان»

اين آيه بعد از جنگ احد نازل شد، که مومنان در جنگ شکست خوردند. اينجا مي‌خواهد تذکر بدهد که اگر داراي ايمان استوار باشيد و براي هميشه برتريد و شما شاهدان و رهبران بر هم نيز هستيد.

3- سوره حج، آيه 58:

«والذين هاجروا في سبيل‌الله ثم قتلوا او ماتوا ليرزقنهم الله رزقا حسنا و ان‌الله لهو خير الرازقين»

«و آنان که در راه خدا از وطن هجرت گزيده و در اين راه کشته شده يا مرگ‌شان فرا مي‌رسد. البته خدا رزق و روزي نيکويي نصيب‌شان مي‌گرداند، که همانا خداوند بهترين روزي ‌دهندگان است.»

در اين آيه پاداش کساني که براي رضاي خدا هجرت را برگزيند، رزق و روزي خاص معرفي مي‌کند، يعني برندگان اين صحنه پاداش را از خود خدا مي‌گيرند. در حقيقت اين آيه ايجاد انگيزه مي‌کند و شارژ کننده براي کساني که مي‌خواهند در مقابل اهريمنيان ايستادگي کنند.

4- سوره آل عمران، آيه 169:

«و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل‌الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون»

«مرده نپنداريد کساني که در راه خدا کشته مي‌شوند، بلکه زنده‌اند و نزد خداي خود روزي مي‌برند. »

در اين آيه تفاوت مردن معمولي با کساني که در راه خدا شهيد شدند، بوضوح ديده مي‌شود و يک پاداش بزرگ براي اين گروه در نظر گرفته شده است و آن روزي خوردن در نزد خداوند متعال مي‌باشد.

اين آيه از ويژگي‌هاي شهدا پرده برداشته که آنان زنده‌اند و تمام خصوصيات حيات را دارا مي‌باشند. از آثار حيات، روزي خوردن و ارزاق است که شهدا به نحو احسنت از آن برخوردارند.

5- سوره توبه، آيه 20:

«الذين ءامنوا و هاجروا و جهدوا في‌ سبيل‌الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون»

«کساني که ايمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند، نزد خدا مقامي هر چه والاتر دارند و اينان همان رستگارانند.»

در اين آيه جهاد گران با مال و جان در راه خدا را رستگاران معرفي کرده و سعادت آنها را تظمين کرده چرا که مقام‌شان در نزد خداوند بلند است يعني کساني که بي‌تفاوت به مستبد نيستند و در برابر کافران قيام مي‌کنند را تشويق مي‌کند و پاداش آنها را سعادت و مقام بلند و رستگاري معرف کرده است.

6- سوره نساء، آيه 73:

«ليقتل في سبيل الله الذين يشرون الحيوة الدنيا بالاخرة و من يقتل في سبيل‌الله فيقتل او يغلب فسوف نوتيه اجرا عظيما»

«مومنان بايد در راه خدا با آنان که حيات مادي دنيا را بر آخرت گزيدند جهاد کنند و هر کسي در جهاد به راه خدا کشته شود فاتح است زود باشد که او را اجري عظيم دهيم.»

در اين آيه ابتدا تکليف مومنان را مشخص مي‌کند که در برابر کساني که دنياي مادي را بر آخرت ترجيح دادند، بايد جهاد کنند. و حالا اگر در اين جهاد کشته شوند و چه فاتح هر دو را پيروز مي‌‌داند و پاداش عظيم مي‌دهد.

در آيات فوق شهدا را انسان‌هايي برجسته و بيدار معرفي مي‌کند و آنها را پيروز واقعي اين دنيا و آن دنيا  و روزي خور در نزد خداوند و سعادتمند و فاتح و داراي مقام بلند و شاهد بر ديگر امت‌ها معرفي مي‌کند و پاداش شهدا را خداوند بر خود مفروض مي‌داند.

ب- احاديث

1- امام صادق (ع) از رسول خدا (ص) نقل فرمودند: «سه طايفه شفاعت مي‌کنند و شفاعتشان پذيرفته مي‌شود: پيغمبران، علماء و شهدا.» (جامع الحاديث الشيعه، ج 3، ص 16)

2- رسول‌ خدا (ص) مي‌فرمايند: «کسي که از خانه خود به قصد نگهباني مرزها و يا براي جنگ و جهاد در راه خدا بيرون آيد، در هر قدمي که بر مي‌‌دارد، هفتصد هزار حسنه داده مي‌شود و هفتصدهزار گناه از وي بخشيده مي‌شود، او در ضمان و بر عهده خدا خواهد بود به هر نحوي که بميرد، چه با اجلش بميرد و يا اينکه شهيد شود و چنانچه برگردد، بخشوده شده و پاک گشته و دعايش در پيشگاه خدا مستجاب خواهد بود.

3- رسول‌ خدا (ص) فرمود: مافوق هر نيکي، نيکي بيشتر و هنري وجود دارد، آنجا که مردي که در راه خدا کشته مي‌شود، بالاتر از آن نيک نيست.

4- اما رضا (ع) از علي (ع) نقل مي‌کند که جواني در هنگام سخنراني امام علي (ع) از امام سوال کرد که فضيلت جنگجويان خدا را براي من تشريح کن. امام علي (ع) از رسول خدا حديث مفصلي را نقل مي‌کند از لحظه‌اي که جهاد‌گر به ميدان جنگ مي‌رود تا لحظه‌ شهادت که در اينجا قسمتي از آن را ذکر مي‌کنيم: «هنگامي که جهت نبرد پا به ميدان مي‌نهد و نيزه ها و تيرها رد و بدل مي‌شود و جنگ تن به تن شروع مي‌گردد، فرشتگان با پر و بال اطراف آنان را مي‌گيرند و از خدا مي‌خواهند که او در ميدان ثابت قدم باشد. در اين هنگام منادي فرياد منادي فرياد مي‌زند: «بهشت زير سايه شمشيرهاست.» در اين هنگام ضربات دشمن بر پيکره شهيد ساده‌تر و گواراتر از نوشيدن آب خنک در روز گرم تابستان است. هنگامي که شهيد هنوز به زمين نرسيده، حوريان بهشتي به استقبال او مي‌شتابند و نعمات بزرگ معنوي و مادي که خدا جهت وي فراهم ساخته است، براي وي شرح مي‌دهند و هنگامي که به روي زمين قرار مي‌گيرد، زمين مي‌گويد: «آفربن بر روح پاکيزه‌اي که از بدن پاکيزه عروج مي‌کند. بشارت باد بر تو. چيزي که نه چشمي آن را ديده است و نه گوشي آن را شنيده است و نه از قلبي خطور کرده است، مخصوص توست و انتطار تو را مي‌کشد.»

خداوند متعال چنين مي‌فرمايد: «من سرپرست بازماندگان توام. هر کسي بازماندگان تو را خشنود کند، مرا خشنود کرده است و هر کسي آنها را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»(از مرحوم طبري در مجمع البيان)

5- رسول خدا (ص) فرموده است: «خداوند چنين فرموده است، من جانشين شهيد در خانواده وي هستم. هر کسي رضايت خانواده شهيد را جلب کند، رضايت مرا جلب کرده است و هر کسي آنها را به خشم آورد، مرا به خشم آورده است.»(وسائل الشيعه، باب 25، حديث 3)

6- رسول خدا (ص) فرمود:

«شفع الشهيد نبي سبعين من اهله.»

«شهيد هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت مي‌کند.»(کتر العمال، ج 4، ص 1-4)

در اين حديث و احاديث ديگري که در مورد شهادت و مقام شهيد آمده است، همه درجه بلند و مقام عظيم شهيد را نشان مي‌دهد که بهترين نيکي است و شهيد را به‌عنوان شاهد جامعه معرفي مي‌کند که رضايت خداوند را شهيد با کارش جلب مي‌کند، حتي تا جايي که سرپرست خانواده شهيد را خداوند خود به‌عهده مي‌گيرد. بلندترين مقام در آخرت شفاعت است که اين مقام از آن پيغمبران، بزرگان و امامان است که در اين کار نيز شهدا با آنان برابري مي‌کنند، يعني مي‌توانند شفاعت هفتاد نفر را بکنند.


:: بازدید از این مطلب : 1217
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 16 / 6

زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست .مقام معظم رهبری

به اطلاع عموم مردم شهید پرور می رساند اولین یادواره ی سرداران و110شهید سادات میرسالاری درروز جمعه  مورخه 24/6/91در حرم مطهر امامزاده میرسالار(ع)برگزار می گردد.ازکلیه محبان اهل البیت به ویژه خانواده های معظم شهدا وایثارگران جهت شرکت دراین مراسم معنوی دعوت به عمل می آید/


:: بازدید از این مطلب : 821
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 15 / 6

 

سردار شهید سید عبدالحسین صحراییان

در عبیر افشان بهار 1338 کودکی از نوادگان سبز رسالت و از سلالۀ سادات نور دیده به جهان گشود و شهر قهرمان پرور جهرم با قدوم مبارک او، غرق عطر و ترانه گردید. او را به افتخار غلامی آقا عبدالله سید الشهدا(ع) ، عبدالحسین نامیدند.

سید عبدالحسین از اوان کودکی تحت توجهات پدر و مادری مهربان ، مبانی احکام را فرا گرفت و گلواژه های نماز و نیایش از لبهای آسمانی اش تلاوت گردید. وی در ششمین سال زندگی قدم در راه کسب علم و دانش گذاشت و پس از گذراندن دوران مختلف تحصیل با اخذ مدرک سیکل به تحصیلات خود پایان داد و به مارهای مختلفی اشتغال ورزید. وی هر چند که از ادامۀ تحصیل باز ماند اما در همنشینی و مصاحبت با علماء و فضلایی چون آیت الله حق شناس و دیگر اعاظم حوزۀ و دانشگاه ، توشه هایی گرانبها از علم ومعرفت برگرفت. روح متعالی او چندین سال قبل از انقلاب ، دل به پیری فرزانه بست و او را مقتدای خویش ساخت . در جریان انقلاب و حرکات توفندل امت اسلامی با تبعیت از فرامین این پیر نستوه ، در بسیاری از فعالیتهای انقلابی شرکت نموده و استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی را حنجرۀ سرخ خویش فریاد کرد.

وی پس از پیروزی انقلاب جهت پاسداری و حراست از دستاوردهای انقلاب به خیل جان برکفان کمیتۀ انقلاب اسلامی پیوست و اندک زمانی بعد با تشکیل سپاه پاسداران به تنپوش سبز پاه ملبس شد و بدینسان رسماً به عضویت این نیروی خود جوش مردمی در آمد.

سردار شهید همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در هیأت اوّلین گروه اعزامی از جهرم به سوی عرصه های خون و مبارزه شتافت و خاک خونرنگ خوزستان را از عطر حماسه معطر ساخت . وی در ادامه در عملیات حصر آبادان شرکت کرد امّا با تحمل جراحت تیر و ترکش دشمن به اصفهان انتقال یافت . وی پس از بهبودی ، در واحد اطلاعات سپاه جهرم مشغول به خدمت گردید امّا شور و شوق و التهاب درونی شهید بار دیگر او را راهی جبه های نور علیه ظلمت ساخت و با عنوان مسؤول شناسایی در تیپ امام سجاد (ع) به انجام امور محوله پرداخت.

سردار شهید سید عبدالحسین صحراییان با عنوان فرماندۀ گردان در عملیات پیروز مندانۀ رمضان شرکت کرد وخاطراتی ماندگار از عشق و شور وحماسه از خود به یادگار گذاشت . روح ملکوتی این سردار رشید سرانجام در حنابندان غروب شلمجه به پرواز در آمد وپروازی ابدی را با بالهای بی نهایت خویش آغاز کرد . بیست و سوم تیرماه 1361 یادمان پرواز آسمانی اوست.


:: بازدید از این مطلب : 842
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 14 / 6

( ادخلوها بسلام آمنین )

گرت ز دست برآید چو شمع تابان باش                                   بسوز خویشتن و جمع را فروزان باش
فضای  تیره ی کاشانه ای  منور  ساز                                     چو آفتاب درخشنده، نور افشان باش
ببند  تا  بتوانی  کمر  به  خدمت خلق                                    بدین وسیله خود اندر پناه یزدان باش



سرور محترم و امین مکرّم جناب اقای سردار عدل هاشمی

ازکمالات اختصاصی انسان، احسان است. این موهبت عظمی که آیت کبرای الهی است، مختص خداوند سبحان و انسان است و بهای هر انسان به اندازه ی احسان اوست. ( و احسن کما احسن الله الیک )

 پس از مساجد و حرم مطهر امامان معصوم ( ع ) ،  امامزاده ها مامن و منزلگاه عاشقان، عالمان، فاضلان،عابدان، عارفان، زاهدان ،مناجاتیان، سالکان، نیازمندان و حاجتمندان است که به حلقه ی علم عالمان، فضل فاضلان، وارستگی عارفان،  عبادت عابدان، تعبد فقیهان، ذکر خلوت انس عارفان و دعای جانبخش مناجاتیان ره می یابیم و معارف و حقایق الهی را چراغ راه و شمع جمع خود قرار می دهیم.

فرصت را مغتنم شمرده از حضور مهر ظهور حضرت عالی  دعوت می گردد تا در مراسم عطرافشانی ضریح مطهر امامزاده میرسالار(ع) و یادواره شهدای میرسالاری شرکت فرمایید

این مراسم در روز جمعه.مورخ 24/6/91ساعت 9صبح با حضور خانواده معظم شهدا  انجام می پذیرد؛ شرف حضور جناب عالی مزید امتنان است.

 

از دل و جان شرف صحبت جانان غرض است                         غرض این است وگرنه دل و جان این همه نیست



 

سید کاظم مطلوبی میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 1048
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 13 / 6

 

به نام خدا                                                                                             13 /6/91     

ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا  عند ربهم یرزقون        169 آل عمران

مبادا  نمایید از  دل   گمان        که آنها که در راه رب جهان
بگشتند کشته، همی مرده اند       که آنان همه تا ابد زنده اند
همبشه به درگاه پروردگار         برآنهاست رزق نکو برقرار

حضور سرافراز ظهور دکترمحسن رضایی دبیر محترم مجمع تشخیص  نظام

سلام علیکم

تجلیل و تبجیل از شهدا، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مایه ی بقای انقلاب اسلامی است و به برکت شهدای انقلاب ، امروز ایران اسلامی در عرصه های ملی و بین المللی بر قلل رفیع و منیع افتخار ایستاده است.

تکریم و تعظیم از مقام شامخ شهدا یک وظیفه و ضرورت غیر قابل انکار است . شهدا با تاسی از اعمال و رفتار حضرت امام حسین (ع)   درس فداکاری ، وفاداری ، از خود گذشتگی و شجاعت ، شهامت ، صداقت و ... آموختند و در عمل نیز آن را به اثبات رسانیدند و در راه دفاع از اهداف مقدس اسلام جانفشانی نمودند و حماسه ای جاوید آفریدند.

به همین منظور از محضر گرانقدر حضرتعالی دعوت می شود تادر یادواره ی شهدای سادات میرسالاری با جملات گهربارتان .زینت بخش محفل الهی ، معنوی ، ابدی و سرمدی ما باشید.

با امید به اینکه در عرصه های مختلف سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی  پاسدار واقعی ارزشها و اهداف نظام مقدس اسلامی بوده و با عمل به دستورات و احکام الهی و منویات بزرگ  مقام معظم رهبری ، الگویی شایسته برای جوانان و همه آحاد ملت به شمار آییم./

سید کاظم مطلوبی میرسالاری دبیر کنکره ی یادمان شهدای میرسالاری


 

 


:: بازدید از این مطلب : 1094
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 11 / 6

 

همایش بزرگ یادمان سرداران و110شهید سادات میرسالاری ویاد واره استاد فرزانه حوزه ودانشگاه مرحوم ایت الله سید فخرالدین موسوی (میرسالاری)در تاریخ24 شهریور ماه سالجاری در آستان مقدس امامزاده میر سالار برگزار ومنعقد می باشد


 


 


عصردنا -سید کاظم مطلوبی میرسالاری: اسطوره ها زاینده اند انان برای فرزندان سرزمین خویش همواره امید به ارمغان می آورند .

ما در روزجمعه آن هنگام که بغض بیقراری ازآن یوسف گمگشته گریبانگیر گلوی منتظران می شود .شمعی برای آمدنش در سقاخانه دل ودرکنار بارگاه ملکوتی جد بزرگوارمان امامزاده میرسالار(ع)روشن می نماییم واشکی به پایش میچکانیم باشد که خاک پایش راتوتیای چشمانمان کنیم.

همایش بزرگ یادمان سرداران و110شهید سادات میرسالاری ویاد واره استاد فرزانه حوزه ودانشگاه مرحوم ایت الله سید فخرالدین موسوی (میرسالاری)در تاریخ24 شهریور ماه سالجاری در آستان مقدس امامزاده میر سالار برگزار ومنعقد می باشد .

از کلیه سادات ،محبان ودوستداران اهل بیت (ع)جهت شرکت دراین مراسم معنوی دعوت به عمل می آید .

 


 


:: بازدید از این مطلب : 1041
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 8 / 6

حرف حساب

 

تا مال پُر از خار و خَسه

حرف  حقیقت واپسه

گَپ میر که یوفته مینه مال

کفتار به سگ گرگ ایرسه

سی حرف حق کور و کرن

پشه به ری چربی دسه

بنیر کُنار ئی ولات

ذلیل بَرد ناکسه

وجدان بهسِن منه دره

قسم خورن تا خِره خِره

راس و دروو فرق نی کنه

ایمونشون چی کَه پَره

هرجا که  باد ِ نفع  بیا

جنگِر  اِگَرنن چی پَره

بنیر کُنار ئی ولات

بیت ش پُر اِز شور و شره

چی زیتر دی بَو وکُر

نی خواس و خومی سربمُهر

کاکا گَری چند پشکلی

تاوَست  خُو اِیوفته به تُر

به ئی  هُشکه سال گئوگریی

زه هم ایزهنن گُر و گُر

تَی بَو قاضی اَر بری

مظلوم اِیبوهه مِنگه چُر

ئی بینه بینه  مندکه

تا اَو گداری هم پِکه

آخر خدا مست کرده یل

اِز زونشون خار اِیتوکه

خر مرادٍ بُردنه

وه دهس شون هی چوسوکه

آردبیز ور دار و بگرد

الک بکن اِزخاک وبَرد

ئی خاک وا کن زیر رو

قحطی پیا بینی و درد

نیدُم پیا داُری دیه

وا لوه هئشک و دله سرد


:: بازدید از این مطلب : 1137
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 8 / 6

 

 حکایت آهو و سگ

روزی سگی در پی آهویی می دوید، آهو روی عقب کرد و گفت:

ای سگ رنج بیهوده به خود راه مده که به من نخواهی رسید زیرا که تو در پی استخوان می دوی و من در پی جان و طالب استخوان هرگز به طالب جان نمی رسد.


:: بازدید از این مطلب : 1070
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 8 / 6

 

 حکایت دزد مال و دزد دین

بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود ودعایی نیز پیوست آن بود.آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.

او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟

گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ،مال او را حفظ میکند ... من دزد مال او هستم ، نه دزد دین او... اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت ، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.


:: بازدید از این مطلب : 839
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
پنج شنبه 7 / 6

 

اين بندهٔ‌ رو سياه بر مي گردد

از جادهٔ‌ اشتباه بر مي گردد

افتاده ز پا اگر چه در بيراهه

يک روز ولي به راه بر مي گردد

 

شبى روح الامين شنيد از جانب خداوند نداى لبيك مى ‏آيد، ولى ندانست اين لبيك در جواب كيست. خواست شايسته شنيدن لبيك را بشناسد. از حقتعالي استعانت نمود و ديد بت پرستى در بتخانه روم در حالى كه چون ابر بهار مى ‏گريد بتش را صدا مى ‏زند. از مشاهده اين واقعه در جوش و خروش آمد و عرضه داشت: يارب چگونه است كه بت پرستى بت خود را ستايش مى‏ كند و او را به زارى مى‏ خواند و تو از روى لطف و رحمت جوابش را مى‏گويى! خطاب رسيد: بنده‏ام دلش سياه شده به اين خاطر راه را گم كرده، ولى چون كيفيت راز و نيازش را پسنديدم، لبيکش مي گويم تا به اين وسيله راه را پيدا كند. در آن هنگام زبان بت پرست به خواندن خداى يکتا گشوده شد!

 

انيس الليل، ص 46؛ به نقل از منطق الطير عطار

 


:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
چهار شنبه 6 / 6

جناب حاج سید عطاالله مجتبوی

باکمال تاسف وتاثر درگذشت مظلومانه وشهادت گونه برادر عزیزمان مرحوم سید موسی  دانش را به حضرتعالی ،بیت معظم وبازماندگان ان مرحوم تسلیت عرض نموده، از خداوند منان علو درجات رابرای ان مرحوم وصبر جزیل برای بازماندگان خواهانیم /وسلام

ازطرف:سید کاظم مطلوبی میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 4 / 6

 

باید زندگی کرد و عاشق بود ...باید بهانه های زیبا زیستن را پیدا کرد ...مبادا فراموش کنیم انسانیم و از احساس سرشار .............
کاش در باور هر روزه مان
جای تردید نمایان می شد
و سوالی که چرا سنگ شدیم
و چرا خاطر دریایی مان خشکیده ست؟
کاش می شد که شعار
جای خود را به شعوری می داد
تا چراغی گردد دست اندیشه مان

کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم
تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم!!!

:: بازدید از این مطلب : 720
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 3 / 6

 

 

 

تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم

معمولاً تاریخ ایران را به دو دورهٔ کلی تاریخ ایران پیش از اسلام و تاریخ ایران پس از اسلام تقسیم ‌می‌کنند.دو روایت مختلف از تاریخ ایران پیش از اسلام وجود دارد: یکی روایت سنتی که مبتنی بر تواریخ سنتی است (شامل شاهنامه‌) و از نخستین پادشاه کیومرث (که پادشاه جهان و نه فقط ایران است) آغاز می‌شود و شامل سلسله‌های پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، ملوک‌الطوایفی (اشکانیان) و ساسانیان است. این روایت سنتی به یک معنی روایتی اسطوره‌ای از تاریخ ایران است و شامل اطلاعات ذی‌قیمت مردم‌شناسانه و اسطوره‌شناسانه است
روایت دیگر روایت مبتنی بر تواریخ خارجی (شامل تواریخ یونانی، ارمنی، رومی) و مدارک و یافته‌های باستانشناسی (شامل کتیبه‌ها و سکه‌ها) و به طور کلی روایتی مدرن و علمی‌است. در این روایت خاندان‌های پادشاهی در ایران پیش از اسلام از قرار زیرند: مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان
شاید بسیاری باور ننمایند که از سال سی‌ام هجری که سال مرگ یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی است تا سال 1344ه.ق(=1304ه.خ) که تاریخ برافتادن قاجاریان می‌باشد در درون حدود طبیعی ایران بیش از یکصد و پنجاه خاندان به استقلال یا نیمه استقلال پادشاهی کرده‌اند و از میان ایشان تنها چهار خاندان سلجوقیان و مغولان و صفویان و نادر شاه را می‌توان گفت که بر سراسر ایران حکمروا بودند. از دیــــــگران طاهریان، سامانیـان، صفاریـان، غزنویـان، بوییان، خوارزمشـاهیـان، قره‌قویـونــلویــان، آق‌قویونلویان، زندیان، قاجاریان اگر چه پادشاهان بزرگ و بنام بودند هیچ کدام سراسر ایران را زیر فرمان نداشتند. آن دیگران هم جز خاندان‌های کوچکی نبودند که هر کدام بر یک یا دو ولایت فرمانروا بودند. در زمینه دودمان ها باید این را به اشاره یادآوری کرد که در یک دوره که آل جلایر نیز بر بخش هایی از ایرانزمین فرمان می راندند، حدود بیست دودمان بر ایران فرمانروا بودند

دودمان‌های دوران پیش از اسلام
ماد  آغاز قرن هشتم (ق. م.
۵۵۰ ق. م.) بنیان‌گذار (دیاکو) (هووخشتره) 
هخامنشی (
۵۵۹ ق. م.- ۳۳۰ ق. م.) بنیان‌گذار کوروش شهریار معروف داریوش 
سلوکیان (
۳۳۰ ق. م.- ۱۲۹ ق. م.) بنیان‌گذار سلوکوس یکم 
اشکانیان (
۲۵۶ ق. م.- ۲۲۴ م.) بنیان‌گذار اشک یکم شهریاران بزرگ مهرداد یکم ارد یا اشک سیزدهم 
ساسانیان (
۲۲۴ م.۶۵۲ م.) بنیان‌گذار (اردشیر بابکان) شهریاران بزرگ شاپور ۱ شاپور دوم و انوشیروان دادگر
دودمان‌های دوران پس از اسلام
طاهریان (
۲۰۵ - ۲۵۹ ه. ق.) بنیان‌گذار طاهر ذوالیمینین 
صفاریان (
۲۶۱ - ۲۸۷ ه. ق.) بنیان‌گذار یعقوب لیث 
سامانیان (
۲۶۱ - ۳۸۹ ه. ق.) بنیان‌گذار نصر اول شهریاران بزرگ اسماعیل بن احمد و نصر بن احمد 
زیاریان(
۳۱۵ - ۴۶۲ ه. ق.) بنیان‌گذار مرداویج پسر زیار شهریار معروف قابوس بن وشمگیر 
بوییان (
۳۲۰ - ۴۴۰ ه. ق.) بنیان‌گذار عمادالدوله علی شهریار بزرگ عضدالدوله 
غزنویان (
۳۸۸ - ۵۵۵ ه. ق.) بنیان‌گذار سلطان محمود غزنوی 
سلجوقیان (
۴۲۹ - ۵۱۱ ه. ق.) بنیان‌گذار طغرل بیک شهریاران بزرگ ملکشاه و سلطان سنجر 
خوارزمشاهیان (
۴۷۰ - ۶۱۷ ه. ق.) بنیان‌گذار (انوشتکین غرجه) شهریاران معروف: محمد خوارزمشاه 
ایلخانان مغول (
۶۵۴ - ۷۳۶ ه. ق.) بنیان‌گذار هولاکو خان 
تیموریان (-
۷۷۱ ۹۰۳ ه. ق) بنیان‌گذار تیمور گورکانی 
صفویان - (
۹۰۶ - ۱۱۳۵ ه. ق.) بنیان‌گذار شاه اسماعیل اول شهریار بزرگ شاه عباس 
افشار (
۱۱۴۸ - ۱۱۶۱ ه. ق.): بنیان‌گذار نادرشاه 
زند (-
۱۱۶۳ ۱۲۰۹ ه. ق.) بنیان‌گذار کریم خان زند 
قاجار (
۱۲۰۹ - ۱۳۴۵ ه. ق.) بنیان‌گذار آقا محمد شاه شهریار نامی ناصرالدین شاه 
سلسله پهلوی (آغاز
۱۳۴۵ ه. ق. ۱۳۰۴ ه. ش.) بنیان‌گذار رضا شاه
محمدرضا پهلوی در
۲۶ دی و به هنگام انقلاب ایران ناگزیر به ترک ایران شد. پایان دودمان پهلوی را ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ می‌دانند 
حکومت جمهوری اسلامی (آغاز
۱۳۵۷ ه. ش.) بنیان‌گذار آیت الله امام خمینی (ره)

 


:: بازدید از این مطلب : 1136
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 3 / 6

 

 

پیشینه تاریخی DSC00562.JPG

 

منطقه ای که اکنون استان کهگیلویه و بویراحمد نام دارد دارای پیشینه کهن تاریخی است . هر چند در گذشته ای نه چندان دور ،جزء یکی از بلوکهای مملکت فارس بوده که خود شامل دو قسمت می شد : قسمت شمال شرقی که آن را سردسیر و کوهستانی و پشت کوه می نامیدند و قسمت جنوبی و غربی که نره کوه و بهبهان نامیده می شد.

در عهد باستان محدوده کهگیلویه ، انشان یا انزان نامیده می شد که شامل کهگیلویه و ممسنی بوده است . پژوهشگران بر این باورند که مردمان انزان خود بخشی از مردمان پارس بوده و با هخامنشیان هم نژاد بوده اند .

در سال 1258 هجری قمری ، رامهرمز ، شادگان ، هندیجان ، بندر معشور ، لیراوی و زیدون جزء کهگیلویه و بهبهان بوده اند ( بهبهان و کهگیلویه دارای سرزمین و محدوده مشترک بوده اند ) و از آن تاریخ به بعد مناطق نامبرده از آن جدا شدند . از سال 1324 هـ . ش به جهات سیاسی ، بویراحمد از کهگیلویه مجزا و ضمیمه استان فارس گردید . در دهه 1330 در قلمرو ایل بابویی شهر دوگنبدان شکل گرفت . در پانزدهم آبان ماه 1338 ، کهگیلویه نیز از بهبهان جدا گردید و شهرستان کهگیلویه با مرکزیت دهدشت شکل گرفت اما هچنان جزء استان خوزستان بود . و سرانجام در 22 تیرماه 1342 هـ . ش طبق تصویبنامه مجلس شورای ملی وقت ، سرزمین ایلات ششگانه کهگیلویه و بویراحمد ( 1 – بویراحمد 2 – طیبی 3 – بهمئی 4 – چرام 5 – دشمن زیاری 6 – بابویی ) که تا آن زمان بخشی جزء استان فارس و بخشی جزء خوزستان بود از این دو استان جدا شد و به فرمانداری کل تبدیل گردید و متعاقب آن شهر یاسوج مرکز استان در سال 1344 هـ . ش به واسطه قلمرو ایل بویراحمد و ملاحظات سیاسی شکل گرفت و سرانجام در خرداد سال 1355 هـ . ش با همان محدوده به استان تغییر یافت . در تاریخ 9/12/79 اسفند ماه سال 1379 بخشی از شهرستان بویراحمد با عنوان شهرستان دنا به مرکزیت شهر سی سخت مجزا و به شهرستان مستقل تبدیل شد و در تاریخ 9/10/83 دی ماه سال 1383 نیز قسمتی از شهرستان کهگیلویه به مرکزیت لیکک از این شهرستان جدا و تحت عنوان شهرستان بهمئی نام گرفت خلاصه آنکه تشکیلات سیاسی عشایر کهگیلویه و بویراحمد از سال 1330 هـ . ش به بعد به تدریج دچار دگرگونی گردید . این روند از سال 1341 که اصلاحات اراضی اجرا شد ، شتاب بیشتری گرفت تا قبل از آن همه ایلات مذکور به صورت مال ، اولاد ، طایفه و ایل سازمان یافته بودند .

اکنون استان کهگیلویه و بویراحمد مرکب از پنج شهرستان بویراحمد ، کهگیلویه ، گچساران ، دنا و بهمئی با جمعیتی بالغ بر 634 هزار نفر و مساحتی در حدود 16 هزار و 264 کیلو متر مربع ، چونان پلی ارتباطی ، استان های فارس ، اصفهان ، چهار محال و بختیاری ، خوزستان و بوشهر را به هم مرتبط ساخته است . منابع آبی بسیار ، جنگلهای چشمگیر ، معادن طبیعی متعدد ، ذخائر نفتی مناسب ، پوشش گیاهی متنوع ، گونه های جانوری متعدد ، قلل مرتفع ، باغات و کشتزارهای زیبا ، طبیعت این استان را چونان گوشه ای از بهشت جادوان به تصویر کشیده است .


:: بازدید از این مطلب : 901
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 3 / 6

 

 

همگی ما همزمان با تحصیل در مدارس ، درسهایی از زندگی نیز می آموزیم که هردوی آنها مهم است .مشکل اصلی این است که زندگی قبل از ما هم جریان داشته و ما را هم مانند دیگران در مسیرش با خود می برد و این در حالی است که ما تازه در ابتدای یادگیری و کسب معلومات لازم برای زندگی هستیم و تنها امیدواریم که روزی به همه ی جوانب دست پیدا کنیم ، پس بطور منطقی دانش ما همیشه عقب تر از زندگی است.

 

در اینجا به درسهایی از زندگی اشاره کرده ایم که براحتی می توانید از آنها بهره بگیرید :

1- طبق گفته ی Richard Carlson " چیزهای بی ارزش را نچشید " ، این بدان معنی است که خیلی از مردم خود را درگیر استرس و به انجام رساندن کارهای بی ارزش می کنند که در نهایت در مقابل اهداف اصلی زندگی ، هیچ ارزشی ندارند .وقتی آنقدر خود را درگیر این مسائل کوچک می کنیم دیگر جایی برای نیل به آرزوهایمان باقی نگذاشته ایم و از لحظات خود هیچ لذتی نمی بریم.

 

2- "زندگی غیر قابل پیش بینی است " و ممکن است هر لحظه شما را در شیب و فراز قرار دهد " . فقط بگویید "هرگز" و بعد ببینید چه اتفاقی می افتد . برای مقابله با گره هایی که زندگی در مسیر شما قرار داده است ، تنها با ذهنی باز و خوش بین ، به آنها خوش آمد بگویید !!

 

3- خسته کننده ترین واژه در هر زبان " من " است . بله تصور این است که تکرار این کلمه اعتماد به نفس را بالا می برد. ولی خوب! بیشتر وقتها همه ی آن چیزیی که در مورد خود با تکرار " من " توضیح و تعریف می کنید، واقعیت ندارد! اینکه یک نفر دائما" از خود و فضایل خود تمجید و تفسیر کند ، بسیار خسته کننده و یکنواخت است . این حالت "خود محوری " است نه "اعتماد به نفس "

 

4- انسانیت مهم تر از مادیات است:اهمیت روابط اجتماعی بسیار مهم تر از درجات مادی است که هر کدام از ما در مسیر آرزوها به آنها می رسیم. بدون محبت و عشق و حمایت خانواده و دوستان در زندگی ، موفقیت های مادی ، خیلی لذت بخش نخواهد بود. با ایجاد تعادل در ملاک های برتری و ارزش های خود ، از ثبات زندگی بیشتری بهره خواهید برد.

 

5- به غیر از خودتان ، هیچ کس دیگر نمی تواند شما را راضی کند !رضایت و راحتی ذهن شما تنها به عهده خودتان است ! بله ، روابط اجتماعی ، زندگیمان را پر بار تر می کند ، اما خوب ، شاید این روابط به تنهایی باعث شادکامی و رضایت شما نشود.

 

6- درجه ی کمال و شخصیت:کمالات برای هر شخص زیباست . کلام و اعمال نیک ، به دنبال خود ، اعتماد و اطمینان دوستان را در پی دارد . برای رسیدن به این درجه ، تلاش کنید .

 

7- بیاموزید که خود ، دیگران و حتی دشمنان خود را ببخشید:انسان جایز الخطاست ، همه ما اشتباه میکنیم ، ولی با کینه توزی و یادآوری صدمات گذشته ، تنها این خودمان هستیم که از زندگی لذت نمی بریم نه دیگران !!

 

8- "خنده" داروی هر "درد" است . با خوشرویی و تبسم ، دردهای خود را درمان کنید.

 

9- تغذیه خوب ، استراحت ، ورزش و هوای تازه ، را فراموش نکنید.سلامتی خود را دست کم نگیرید . با رعایت این نکات ، از وضعیت جسمی ایده آل خود ، لذت ببرید .

 

10-اراده ای مصمم ، شما را به هر چیزی که می خواهید ، می رساند .هرگز تسلیم نشوید و به دنبال رسیدن به آرزوها و اهداف خود تلاش کنید.

 

11-تلویزیون ، ذهن ما را بیشتر از هر چیزی نابود می کند !از تلویزیون کناره گیری کنید و با ورزش ، مطالعه و یادگیری ، ذهن خود را فعال کنید.

 

12- شکست را بپذیرید .هر کسی در زندگی ممکن است بارها و بارها شکست بخورد. شکست آموزنده است . به ما یاد می دهد که چطور متواضع باشیم و راه درست تری را برای جبران آن انتخاب کنیم . توماس ادیسون با شکستهای متمادی توانست به هدف خود برسد ، او می گفت :" من شکست نخوردم ، تنها ده ها هزار راه را امتحان کردم که برایم مفید نبود ! و به نتیجه نرسید !"

 

13- از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرید .یکی از بودائیات پیر چنین می گوید :" یک مرد دانا کسی است که از اشتباهات خود درسی نیک بیاموزد و اما داناتر کسی است که از اشتباهات دیگران درس عبرت بگیرد".

 

14- از محبت به دیگران دریغ نکنید .زندگی کوتاه است و پایان آن نامعلوم . پس سعی کنید محبت کنید تا محبت ببینید .

 

15- آنچنان زندگی کنید که گویی روز آخر عمرتان است !!همواره سعی کنید بهترین و مهربان ترین همسر ، رفیق و حتی مهربانترین و بهترین رئیس باشید ، تا زمان وداع با این دنیا به دنیایی زیباتر دست یابیم.
 


:: بازدید از این مطلب : 914
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه