منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 15
:: باردید دیروز : 14
:: بازدید هفته : 187
:: بازدید ماه : 1080
:: بازدید سال : 4372
:: بازدید کلی : 103992
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 9


عصر یک جمعه ی دلگیر .دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است ؟
چرا آب به گلدان نرسیده است ؟
چرا لحظه ی باران نرسیده است ؟
و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است ؟
به ایمان نرسیده است و غم عششق به پایان نرسیده است ؟
بگوحافظ دل خسته زشیراز بیاید

بنویسد .که هنوزم که هنوزاست چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟
چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیده است ؟د
ل عشق ترک خورد :گل زخم نمک خورد :ز
مین مرد:زمین مرد :خداوند گواه است.
دلم چشم به راه است و در حسرت یک پلک نگاه است.
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی:
برسد کاش صدایم به صدایی ....

عصر این جمعه ی دلگیر .وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس .
تو کجایی گل نرگس ؟
همه گویند به انگشت اشاره :

مگر این عاشق بیچاره دلداده ،دلسوخته ارباب ندارد .....؟؟

تو کجایی ..؟تو کجایی شده ام باز هوایی .شده ام باز هوایی ....

و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است :
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی ..

الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که (( الشمر ......))

خدایا چه بگویم .که (( شکستند سبو را و بریدند....))

تو کجایی ....

تو کجایی ..
..


:: بازدید از این مطلب : 415
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 9

 

کاش آن شب را نمی آمد سحر

کاش گم در راه پیک بد خبر

ای عجب کان شب سحر اما به ما

تیره روزی آمد و شام دگر

دیده پر خون از غم هجران و او

با لب خندان چه آسان بر سفر

ای دریغ از مهربانی های او

دست پر مهر آن کلام پرشکر

غصه ها پنهان به دل بودش ولی

شاد و خرم چهره اش بر رهگذر

در ارزان زان ما بود ای دریغ

گنج پنهان شد به خاک و بی ثمر

تا پدر رفت آن سحر از پیش رو

بی نشان را خاک تیره شد به سر

 

 

* * * * * ********** * * * * * * *

 

با کمال تأسف باخبر شدیم حاج سید خلیل میرسالاری بزرگمردی از تبار باب الحوائج در سالروز شهادت جد اطهرش رسول اکرم (ص)دار فانی را وداع گفت. این مصیبت را به عموم سادات میرسالاری وبیت مکرم ان مرحوم تسلیت عرض می نماییم و  از خداوند متعال برای متوفی طلب مغفرت و برای خانواده محترمشان صبر جمیل مسئلت می نماییم

 

 


:: بازدید از این مطلب : 431
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 9

مطب دکتر سیدروح الله اژدر(میرسالاری)نتیجه تصویری برای عکس کلیه

جراح ومتخصص،کلیه ومجاری ادراری،ناباروری مردان ،سنگ شکنی ،ناتوانی جنسی،بیماری های مقاربتی

در خیابان پیروزمجتمع پزشکان مرکزی بهبهان طبقه چهارم افتتاح شد

جهت اخذ نوبت باشماره 061/52819913تماس حاصل فرمایید

 


:: بازدید از این مطلب : 418
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
سه شنبه 30 / 9

برادرگرامی مهندس سید سجاد موسوی مطهر

انتصاب مسرت بخش شما برادر ارزشی، مؤمن و متعهد، در منصب ریاست دانشگاه پیام نورشهرستان بهمیی  بشارت دهنده محیطی پویا و سرشار از شور و نشاط، با انگیزه های بالای علمی  و  نوید بخش افزایش فضای دانش و بینش در کالبد همه علاقمندان به این مجموعه عظیم علمی گردیده است.رجای واثق دارد حضور حضرتعالی در این مسئولیت به عنوان خادمی صدیق و ولایتمدار با کوله بار گرانی از تجربه حضور در خانواده بزرگ دانشگاه طی سالهای متمادی گذشته، نوید بخش نشاط و تحرک بیش از پیش در این سیستم گردد.لذا بر خویش فرض دانستیم از سوی خود،  کانون دانش اموختگان سادات میرسالاری وعموم هم تبارانت  انتصاب شایسته و مدبرانه حضرت عالی را به ریاست دانشگاه پیام نورشهرستان بهمیی  صمیمانه تبریک عرض نماییم.از درگاه ایزدمنان عزت، سربلندی و توفیقات همه خدمتگزاران به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی را مسالت داریم و برای جناب عالی مزید توفیقات برای خدمتی سرشار از شور و نشاط و مملو از توکل الهی در جهت رشد و شکوفایی این دانشگاه را تمنا می نماییم.

با تجدید مراتب امتنان/سید کاظم مطلوبی میرسالاری


:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 29 / 9

شب رحلت جانسوز حضرت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت و تعزیت باد.

 

 

هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب

 

گریان، زغمى دیده عالم شده امشب

پایان شب آخر ماه صفر است این

یا آنکه ز نو ماه محرّم شده امشب

از داغ جگر سوز نبى سیّد ابرار

نخل قد زهرا و على خم شده امشب


:: بازدید از این مطلب : 441
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 29 / 9


:: بازدید از این مطلب : 349
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 28 / 9

نصوح مردی كوسه (بی ریش) و مانند زنان  دارای دو پستان بود. او در یكی از حمّام های زنانه ی آن زمان كارگری می  كرده و شستشوی این زن و آن زن را به عهده داشته است.
نصوح به اندازه ای  چابك و تردست بوده است كه همه ی زن ها مایل بودند كارشان را او عهده دار  شود. خورده خورده آوازه ی نصوح به گوش دختر پادشاه وقت رسید. میل كرد كه وی را از نزدیك ببیند. فرستاد حاضرش كردند. همین كه دختر پادشاه وضعش را دید، پسندید و شب او را نزد خود نگه داشت. روز بعد دستور داد حمّامی را خلوت  كنند و از ورود اشخاص متفرّقه به آن جلوگیری نمایند.

 

 

سپس نصوح را به همراه خود به حمّام برد و تنظیف خودش را به او محوّل نمود. از قضا دانه ی گران بهایی از دختر پادشاه، در آن حمّام مفقود گشت. از این پیش آمد دختر پادشاه در غضب شد و به دو تن از خواصّش فرمان داد كه همه ی  كارگران را تفتیش و بازرسی كنند، تا بلكه آن دانه ی گران بها پیدا شود. طبق این دستور، مأمورین، كارگران را یكی بعد از دیگری مورد بازدید قرار دادند.  همین كه نوبت به نصوح رسید، با این كه نصوح روحش هم خبر نداشت، ولی از این جهت که می دانست اگر تفتیشش كنند، كارش به رسوایی كشیده خواهد شد، حاضر  نشد كه تفتیشش كنند. لذا به هر طرف كه مأمورین می رفتند تا دستگیرش كنند،  او به طرف دیگر فرار می كرد و این عمل او به آن ها این طور نشان می داد كه  دانه را او ربوده است از این نظر مأمورین برای دستگیری او اهمیّت بیشتری  قایل بودند.

 

نصوح هم چون تنها راه نجات را این دید كه  خود را در میان خزانه ی حمّام پنهان كند. ناچار خودش را به داخل خزانه  رسانید و همین كه دید مأمورین برای گرفتنش به خزانه وارد شدند، فهمید كه  دیگر كارش تمام است و الآن است كه رسوا شود. به خدای متعال از ته دل توجّه  عمیقی نمود و از روی اخلاص از كرده های خود توبه كرد و دست حاجت به درگاه  الهی دراز نمود و از او خواست كه از این غم رسوایی نجاتش دهد.

 

به مجرّد این كه نصوح حال توبه و استغفار  پیدا كرد و از كرده ی خود پشیمان گشت، ناگهان از بیرون حمّام صدایی بلند شد كه دست از این بیچاره بردارید چون دانه پیدا شد. پس، از او دست كشیدند و  نصوح خسته و نالان شكر الهی را به جا آورده، از خدمت دختر مرخص شد و به  خانه ی خود رفت و هر چه مال كه از راه گناه درآورده بود، همه را بین فقرا  قسمت كرد و چون اهالی شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمی توانست در آن  شهر بماند. از طرفی نمی توانست راز خودش را به كسی اظهار كند، ناچار از شهر خارج شده و در كوهی كه در چند فرسخی آن شهر بود، سكونت اختیار نمود و به  عبادت خدا مشغول گردید.

 

اتّفاقاً شبی در خواب دید كسی به او می گوید: ای نصوح! چگونه توبه كرده ای، حال آن كه گوشت و پوست تو از فعل حرام روییده شده است؟! تو باید كاری كنی كه گوشت های بدنت بریزد. همین كه نصوح از خواب بیدار شد، با خودش قرار گذاشت كه سنگ های گران وزن را حمل كند و بدین وسیله خودش را از گوشت ها بكاهد. این برنامه را نصوح به طور مرتّب عمل كرد. یكی از روزها همان طوری كه مشغول به كار بود، چشمش به میشی افتاد كه در آن كوه چرا می كرد. از این امر به فكر  فرو رفت. كه این میش از كجا آمده و از آن كیست؟! تا آن كه عاقبت با خود  اندیشید كه این میش به طور قطع از چوپانی فرار كرده و به این جا آمده پس  بایستی من از آن نگه داری كنم تا صاحبش پیدا شود و به او تسلیم نمایم. لذا  رفت و آن میش را گرفت و در جایی پنهانش كرد و از همان علوفه و گیاهان كـه  خود می خورد، به آن میش نیز می خورانید و از او مواظبت هم می كرد كه گرسنه  نماند. چند روزی به همین منوال گذشت آن میش به فرمان الهی به تكلّم و حرف  آمد و گفت: ای نصوح! خدا را شكر كن كه مرا برای تو آفریده. از آن وقت به بعد  نصوح از شیر میش می خورد و عبادت می كرد، تا وقتی كه اتّفاقاً گذر  كاروانی كه راه گم كرده بود و مردمش از تشنگی نزدیك به هلاك بودند، به آن  جا افتاد. همین كه نصوح را دیدند، از او آب خواستند.

 

نصوح گفت: شماها ظرف هایتان را بیاورید،  تا من به جای آب شیرتان دهم. مردم ظرف می آوردند و نصوح آن ها را از شیر پر كرده، به آنان رد می كرد، به قدرت الهی هیچ از آن كم نمی شد. بدین وسیله  نصوح آن گروه را از تشنگی نجات داد. بعد راه شهر را به آن ها نشان داد.

 

كاروانیان راهی شهر شدند و هر یك از  مسافرین در موقع حركت در برابر خدمتی كه نصوح به آنان كرده بود، احسانی  نمودند و چون راهی كه نصوح به آن ها نشان داده بود، نزدیك تر به شهر بود،  آن ها برای همیشه رفت و آمد خود را از آن جا قرار دادند. به تدریج سایر  كاروان ها هم از این راه مطلّع شدند. آن ها نیز ترك راه قدیمی نموده، همین  راه را اختیار كردند. به تدریج این رفت و آمدها درآمد سرشاری برای نصوح  تولید نمود و او از محل این درآمدها بناهایی ساخت. چاهی احداث كرد و آبی  جاری نمود. سپس كشت و زراعتی ایجاد کرد و جمعی را هم در آن منطقه سكونت داد و بین آن ها بساط عدالت را مقرّر فرمود و بر ایشان حكومت می كرد و جمعیّتی كه در آن محل سكونت داشتند، همگی به چشم بزرگی بر نصوح می نگریستند.

 

رفته رفته آوازه و حسن تدبیر نصوح به  گوش پادشاه وقت كه پدر آن دختر بود، رسید. از شنیدن این خبر به شوق دیدنش  افتاد. لذا دستور داد تا وی را دعوت به دربار كنند. همین كه دعوت پادشاه به نصوح رسید، اجابت نكرد و گفت: مرا با دنیا و اهل دنیا كاری نیست و از این  رفتن به دربار عذر خواست.

 

مأمورین وقتی سخن نصوح را به پادشاه  رساندند، بسیار تعجّب كرد. اظهار داشت حال كه او برای آمدن عذر دارد، پس چه خوب است ما نزد او رویم و قلعه ی نوبنیادش را مشاهده كنیم. لذا با خواصّش  بسوی اقامت گاه نصوح حركت كردند.

 

همین كه به آن محل رسیدند، به قابض الارواح امر شد كه جان پادشاه را بگیرد و به زندگانی وی خاتمه دهد! پادشاه بدرود حیات گفت. این خبر به نصوح رسید. دانست كه وی برای ملاقات او از شهر خارج شده لذا در  تجهیزات و مراسم تشییع جنازه اش شركت كرد و آن جا ماند تا به خاكش سپردند و از این رو كه پادشاه پسری نداشت، اركان دولت مصلحت را در این دیدند كه  نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. پس چنان كردند و نصوح را به زور به پادشاهی  منصوب كردند.

 

نصوح هم چون به پادشاهی رسید، بساط عدالت  را در تمام قلمرو مملكتش گسترانید و بعد هم با همان دختر پادشاه كه قبلاً  گفتیم، ازدواج كرد. چون شب زفاف رسید و در بارگاهش نشسته بود، ناگهان شخصی  بر او وارد شد و گفت: چند سال قبل از این به كار شبانی و چوپانی مشغول بودم و میشی از من گم شده بود و اكنون آن را در نزد تو یافتم، مالم را به من رد كن. نصوح گفت: همین طور است. الآن امر می كنم به تو همان میش را تسلیم كنند.

 

شخص تازه وارد گفت: چون میش مرا نگهداری  كردی، هر آن چه از شیرش را خورده ای به تو حلال باد، ولی آن مقدار از  منافعی كه به تو رسیده نیمی از آن تو باشد. باید نیم دیگرش را به من تسلیم  داری. نصوح دستور داد تا آن چه از اموال منقول و غیر منقول كه در اختیار دارد، نصفش را به وی بدهند و سپس از چوپان معذرت خواهی كرد تا بلكه زودتر  برود.  در آن موقع شبان گفت: ای نصوح فقط یك چیز دیگر مانده كه هنوز تقسیم نشده؟!

 

نصوح پرسید: كدام است؟! چوپان گفت: همین دختری است كه به ازدواج خود درآوردی چون آن هم از منفعت میش من است. نصوح گفت: چون قسمت كردن او مساوی با خاتمه دادن به حیات وی است بیا و از این امر در گذر! شبان قبول نكرد. باز گفت: نصف دارایی خودم را به تو می دهم، تا از این امر درگذری، این مرتبه هم قبول نكرد. نصوح اظهار داشت: تمام دارایی خود را می دهم تا از این امر صرف نظركنی! باز نپذیرفت.

 

ناچار جلاّد را طلبید و گفت: دختر را دو نیم كن! سپس جلاّد شمشیر را كشید تا بر فرق دختر زند، دختر از وحشت لرزید و جزع كرد و از هوش رفت. در این هنگام شبان جلو جلاّد را گرفت و خطاب به نصوح گفت: بدان نه من شبان و  نه آن حیوان میش بود. بلكه ما هر دو ملك هایی هستیم كه برای امتحان تو  فرستاده شده ایم. سپس در آن موقع، میش و چوپان هر دو از نظر غایب شدند.  نصوح شكر الهی را به جا آورد و پس از عروسی تا مدّتی كه زنده بود، هم عبادت و هم سلطنت می كرد و بعضی از بزرگان گفته اند آیه ی شریفه ی:  تُوبُواْ اِلَی اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً اشاره به توبه ی چنین شخصی است.(1)   از این داستان نتیجه می گیریم:  اگر كسی توبه كند، خداوند متعال امور دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد كرد و  دعایش را مستجاب می كند و او را در بین مردم و ملائكه عزیز و سربلند می  نماید و بزرگ ترین پاداش را بعد از امتحان در دنیا و آخرت به او عنایت می  نماید.

 

یارب اگر نگذری از جرم وگناهم چه کنم؟                                     ندهی گر به در خویش پناهم چه کنم؟ گر بـرانی و نخواهـی و کنی نومیدم                                     به که روی آرم و حاجت ز که خواهم چه کنم؟ گر ببخشی گنهـم، شرم مرا آب کند                                      ور نبخشی تو بدین روی سیاهم چه کنم؟ نتوانـم کنـم انکار گنـه یک ز هزار                                                 که تو بودی به همه حال گواهم چه کنم؟ بار الهـا کرمی، مرحمتـی، امـدادی                                     کاروان رفته و من مانده به راهم چه کنم؟


:: بازدید از این مطلب : 403
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 21 / 9


 

 

جملات زیبا درباره تسلیت اربعین حسینی

 

 

امشب شب اربعین مصباح هداست

 


دل یاد حسین بن علی شیر خداست

 


پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت

 


امشب شب یاد عشقیاء و شهداست

 

 

 

 

 

 

«اربعین آمد باز مهدی(عج) نیامد»

 


:: بازدید از این مطلب : 325
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 20 / 9

پيشاپيش اربعين سرور و سالار شهيدان تسليت باد

 

 

دوستان با من و دل ناله و فریاد کنید
آه را با نفس از حبس دل آزاد کنید
اربعین آمده تا از شهدا یاد کنید
گریه بر زخم تن حضرت سجاد کنید

 

 

اربعین است اربعین کربلاست
هر طرف غوغایی از غم ها به پاست
گویی از آن خیمه های نیم سوز
خود صدای العطش آید هنوز

 

 

سفر کردم به دنبال سر تو
سپر بودم برای دختر تو
چهل منزل کتک خوردم برادر
به جرم این که بودم خواهر تو

 

 

دیده خونبار دارد آسمان کربلا
هست تا در انتظار کاروان کربلا
روز و شب در انتظار مقدمِ آلِ علی ست
تشنه کامی ها به دشتِ بیکران کربلا

 

 

باز در جان جهان یکسره غوغاست حسین
این چه شوری ست که از یاد تو برپاست حسین
این چه رازی ست که صد شعله فرو مرد و هنوز
روشن از داغ تو ظلمت کده ماست حسین

 

 


:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
شنبه 20 / 9

 

فيلم پياده روي از نجف تا كربلا

 

 

براي دانلود روي تصوير فوق كليك كنيد


:: بازدید از این مطلب : 499
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
جمعه 19 / 9



 رحیم پورازغدی: خطر« تشیع انگلیسی» کمتر از «وهابیت» نیست.

اظهارات اخیر حسن رحیم پور ازغدی، استاد دانشگاه و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با موضوع آسیب شناسی و بدعت های عزاداری که در آن به موضوعاتی از قبیل دهه های عزاداری نوظهوری، همچون دهه محسنیه اشاره شده بود، در فضای مجازی و برخی از شبکه های ماهواره ای که به اسم اهل بیت(ع) تشکیل شده اند و از لندن تغذیه می شوند، مورد هجمه قرار گرفت.

کلیپ های منقطعی از صحبت‌های وی نیز در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد که بدون مقدمه و موخره اینطور نمایان می کرد که رحیم پور ازغدی، اصل عزاداری برای اهل بیت(ع) را مورد نقد قرار داده است و نقل منقطع این صحبت‌ها توسط عده ای از دوستداران اهل بیت(ع) و بدون اطلاع از تمام محتوای این سخنرانی منجر به اظهار نظر های اولیه تند و گاها توهین آمیز به این نظریه پرداز علوم اسلامی شد.

با تمام این اوصاف، رحیم پور ازغدی پنج شنبه گذشته در نشست تخصصی بررسی فرهنگ محرم و عزاداری در مشهد و همچنین در سخنرانی پیش از خطبه های نماز جمعه تهران نسبت به هجمه های وارد شده به سخنان وی توضیحاتی را ارائه کرد.

 

شیعیان لندنی به اندازه وهابی ها خطرناک هستند

عضو شورای انقلاب فرهنگی در واکنش به بازتاب اظهارات اخیر خود در شبکه های شیعی لندن نشین در خصوص برگزاری دهه محسنیه گفت: برخی گفتند که ما دهه چهارم فاطمیه را در اسناد پیدا کردیم و می خواهیم دهه محسنیه برگزار کنیم، چند وقت پیش هم دو تن از مراجع عظام تقلید عنوان کردند که آنچه سفارش شده دهه محرم است و اگر بخواهید دهه های دیگری درست کنید، عزاداری سید الشهدا تحت الشعاع قرار می‌گیرد، بنده هم این سخنان را در جایی نقل کردم اما سخنان من را به گونه ای منتشر کردند که تصور شود من عزاداری برای حضرت محسن(ع) را بدعت می دانم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: حتی برخی گفتند علمایی که می‌گویند دهه های محسنیه و غیره را برگزار نکنید بیولایت هستند.

وی در ادامه با تکذیب برخی اخبار در مورد اظهارات خود گفت:

من کِی گفتم عزاداری برای حضرت محسن(ع) بدعت است؛ چرا دروغ میگویید؟من گفتم برخی قالتاق هستند که تنها نامشان شیعه است؛ این افراد کسانی هستند که در بازار ربا می خورند؛ اما من نگفتم که شیعیان قالتاق هستند؟ چرا برخی نامردان دروغ می گویند؟

 

رحیم پور ازغدی با بیان اینکه شیعیان لندنی به اندازه وهابی ها خطرناک هستند و در قم و اصفهان و نجف مدرسه علمیه دارند، گفت: امروز باید تمام مداحان منشور رهبر معظم انقلاب در مورد مداحی را مطالعه کنند، ایشان گفتند که در هیأت ها لخت نشوید، ولی برخی بلوا درست کردند.

وی با بیان اینکه برخی روحانیون در حوزه‌های علمیه تهمت بی دینی به امام خمینی(ره) زدند چراکه معتقد بودند شیعه و فقه شیعی را باید از سیاست و مبارزات سیاسی جدا کرد، گفت: امروز شیعه انگلیسی در مشهد، قم، اصفهان و نجف مدرسه علمیه دارد و به دنبال به راه اندختن لشکری است تا تفکر امام، انقلاب و رهبری را تا دهه‌های دیگر از بین ببرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر ضرورت مقابله با جریان شیعه انگلیسی گفت: نباید اجازه داد این جریان که به دنبال ایجاد جنگ مذهبی در ایران است، در کنار مرقد مطهر امام رضا(ع) فعالیت داشته باشد.

وی ادامه داد: عزاداری اعم از مداحی و مرثیه‌خوانی حرکتی بی نظیر و ارزشمند است که از سوی هیئت‌ های مذهبی به عنوان نهاد های اجتماعی جامعه در جهان اسلام و تشیع انجام می گیرد.

 

هیئات مذهبی، معجزه تشیع است

رحیم پور ازغدی با بیان این که هیئات مذهبی معجزه تشیع است، افزود: در هیچ یک از ادیان و مذاهب، نهادی اجتماعی همچون هیئات مذهبی که به دنبال احیای فرهنگ عزاداری باشد، وجود ندارد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اضافه کرد: بیش از هزار سال عزاداری و ذکر مصیب ائمه معصومین(ع)، پرچم اهل‌بیت(ع) و اسلام را بالا نگه ‌داشته است.

وی تصریح کرد: اشک ریختن بر مصائب امام حسین(ع) و اهل بیت آن حضرت، بدون شک همچون نماز جمعه یک حرکت عبادی سیاسی است.

وی با طرح این سوال که چرا دشمنان اسلام همیشه از زیارت و عزاداری بر مصائب اهل ‌بیت (ع) به ویژه حضرت سیدالشهداء(ع) هراس داشته‌‌اند، اظهار کرد: دشمنان می‌دانند که زیارت و عزاداری، پرچم اهل‌بیت(ع) و اسلام را بالا نگه‌ می‌دارد زیرا عزاداری صرفاً یک حرکت عبادی نیست بلکه حرکتی عبادی سیاسی است.

وی خاطرنشان کرد: پرداختن به عزاداری با نگاه به عواطف شخصی را به دور از فرهنگ اهل‌بیت(ع) و تشیع است و باید از آن پرهیز کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر این که دشمنان اسلام هرگونه زیارت و عزاداری را بدعت و کفر می‌ دانند و به دنبال تفسیر جداگانه دین برای خودشان هستند، گفت: عزاداری باید یک حرکت عبادی سیاسی باشد و الا یزید نخستین کسی بود که روضه غیر سیاسی حضرت ابا عبدالله (ع) را برپا کرد.

 

دو نوع مجلس عزاداری

وی با بیان این که از گذشته تاکنون دو نوع مجلس عزاداری، مداحی و روضه‌خوانی وجود داشته است، تاکید کرد: افرادی همانند مردم کوفه که عزاداری را بهانه ‌ای برای رسیدن به منافع شخصی و دنیوی خود قرار می‌ دهند، شیعه کذاب هستند.

وی اشاره ای به ویژگی شیعه واقعی اهل‌بیت(ع) بر اساس روایات معصومین(ع) کرد و افزود: شیعه صادق و محب اهل بیت(ع) دروغ نمی‌گوید، اهل خوردن مال حرام و ربا نیست، گران‌فروشی نمی‌کند، امانت‌دار و صادق، زاهد و اهل محبت و بخشش است.

رحیم پور ازغدی اضافه کرد: برخی از افراد نادانی که معرفت دینی ندارند، فکر می‌کنند که صرفا با قمه‌زدن می‌توانند به بهشت بروند و شیعه واقعی باشند در صورتی که اسلام، بیشترین ضربه را از این گروه می‌خورد.

وی با تاکید بر این که نباید تصور کرد که با افزایش دهه ‌های عزاداری اهل بیت(ع) می‌توان شیعه واقعی بود، ابراز داشت: کسانی هستند که از اهل بیت(ع) و معرفت دینی چیزی نمی‌دانند و تنها به دنبال عزاداری هستند، اما باید توجه داشت که مجلس اهل‌بیت(ع) و عزاداری باید مجلس ذکر خدا و آموزش‌ های الهی باشد و باعث تغییر در زندگی افراد شود.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی عنوان کرد: عزاداری و مداحی جزئی از فرهنگ اهل بیت(ع) است و ما با اشک ریختن بر مصائب اهل بیت(ع) نمی گذاریم که خون اباعبدالله(ع) خشک شود، اما افرادی هستند که به اسم تشیع در عزاداری بدعت می گذارند.

 

با انداختن قلاده سگ عزاداری کردند!

وی ادامه داد: در تاسوعا و عاشورای امسال شیعیان کاذب انگلیسی در خیابان های مشهد با انداختن قلاده سگ به گردن و در آوردن صدای سگ به اصطلاح عزاداری کردند؛ البته شاید برخی از این افراد انسان های ناآگاه باشند اما قطعا برخی ها هم که دست به انجام این اقدام ننگین زدند، قالتاق های فاسدی هستند که جز خدشه وارد کردن به تشیع واقعی هدف دیگری ندارند.

رحیم‌پور ازغدی تصریح کرد: سعی کنید مایه آبروی اهل‌بیت(ع) بوده و در خدمت اسلام و ائمه‌اطهار(ع) باشید و معارف این بزرگواران را به همگان معرفی کنید نه اینکه با بدعت گذاشتن در عزاداری اهل بیت(ع) و انجام برخی از کارهای زشت و ناپسند که دور از انسانیت است، به اسم عزاداری بر اهل‌بیت، مایه ذلت و خواری آنان شوید.

وی با بیان این که فرد متحجری که به اسم عزاداری برای اهل بیت(ع) و امام حسین(ع) آبروی آنان را می ریزد خائن است، ابراز داشت: همین افراد بودند که در کربلا به شهادت رساندن اباعبدالله(ع) را خدمت به دین می دانستند.

وی اضافه کرد: در روایات معصومین(ع) بر بزرگداشت و پرشور برگزار شدن عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) تأکید فراوان شده است و نخستین روضه‌خوان امام حسین(ع)، نبی مکرم اسلام و فرشتگان آسمان بودند در صورتی که راجع به عزاداری دیگر اهل بیت(ع) و حتی رسول‌الله(ص) این چنین توصیه‌ای نشده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: با این که همه ائمه معصومین(ع) نور واحد هستند و تمام ایام سال باید نسبت به اهل‌بیت(ع) ارادت داشت اما عزاداری امام حسین(ع) باید همانند خورشید بدرخشد.

 

شیعه انگلیسی و وهابیت؛ به ظاهر مخالف در باطن موافق

وی ضمن آن که تاکید دارد «پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیشروی رزمندگان در جنگ تحمیلی همه بخاطر امام حسین(ع) بود»، خاطرنشان کرد: امروز باید در مقابل شیعه انگلیسی، اسلام آمریکایی و وهابیت که به دنبال از بین بردن فرهنگ حسینی(ع) هستند، بایستیم.

رحیم پور ازغدی با بیان این که عزاداری بر امام حسین(ع) و دیگر اهل‌بیت(ع) هدف نیست بلکه وسلیه‌ای که به توحید، رشد و رضایت الهی برسیم، اذعان داشت:تعدادی شبکه های ماهواره با نام اهل بیت(ع) ایجاد شده اند که به اسم تشیع با توهین به مقدسات مسلمانان و به ویژه اهل سنت به دنبال ایجاد جنگ مذهبی در ایران هستند.

وی افزود: دشمنان در تلاش هستند که بیداری اسلامی را به جنگ سنی و شیعه تبدیل کنند. دشمنان می خواهند این جنگ را در ایران هم به راه بیاندازند و در این راستا برنامه ریزی گسترده ای انجام داده اند.

وی عنوان کرد: اسلام آمریکایی و تشیع انگلیسی و وهابیت دو خط و جریان به ظاهر مخالف اما در باطن موافق هم هستند که به دنبال تضیعف و نابودی اسلام تشیع است.

رحیم‌پور ازغدی اظهار داشت: حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع) برای احیای امر به معرف و نهی از منکر قیام کرد و امروز انقلاب و ایستادگی در برابر دشمن و دفاع از اسلام مصداق امر به معرف و نهی از منکری است که امام حسین(ع) بخاطر آن شهید شد.

وی همچنین با اشاره به موضوع بازار و اقتصاد اسلامی و همچنین تاکید امام حسین(ع) در روز عاشورا به یاران خود مبنی بر پاکی اقتصادی ابراز کرد: امام حسین(ع) در روز عاشورا گفت هرکسی بدهی دارد و حق مالی کسی به گردن اوست و به حقوق اقتصادی فردی تجاوز کرده است نمی‌خواهم خونش با خون ما مخلوط شود.

وی با بیان اینکه با دو نوع اسلام و تشیع از نگاه امام و رهبری داریم گفت: ما کسانی داریم که به تعبیر امام(ره) اسلام آمریکایی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب تشیع انگلیسی دارند.

 

شهدا زیر آتش و بمب‌های شیمیایی «حسین حسین» گفتند

وی بیان کرد: آنهایی به حضرت امام حسین(ع) و حضرت محسن(ع) ارادت داشتند که زیر آتش و بمب‌های شیمیایی «حسین حسین» گفتند و شهید شدند نه یک مشت شیعه انگلیسی مفت خور که برخی از آنها جلسه‌ای ٣٠ میلیون تومان می‌گیرند؛ این افراد تا وقتی دنیایشان تامین باشد «حسین حسین» شان برقرار است.

 

سخنرانی پیش از خطبه نماز جمعه

رحیم پور ازغدی: الان که اینترنت و ماهواره و ... هست به این راحتی دروغ می گویند. این ها اگر در صدر اسلام بودند راحت به همه دروغ می بستند.

 

استاد حسن رحیم پور ازغدی که سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه این هفته تهران بود، در بخشی از سخنانش اشاره ای به حواشی سخنرانی اخیرش در مورد عزاداری پرداخت. سخنرانی که در آن به تبیین برخی انحرافات در عزاداری های حضرت اباعبدالله پرداخته شده بود.

وی به نظر مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: مقام معظم رهبری آمدند گفتند: عده ای که می آیند و نیم ساعت حسین وای حسین وای می گویند، به تنهایی به چه درد می خورد. کمی هم از معارف اهل بیت (ع) باید بگوییم.

 

رحیم پور گفت: تا ما حرفی می زنیم می گویند این ضد حضرت محسن(ع) و حضرت فاطمه (س) است. الان که اینترنت و ماهواره و ... هست به این راحتی دروغ می گویند. این ها در صدر اسلام چه کار می کردند. راحت به همه دروغ می بستند.

 

عضو شورای انقلاب فرهنگی در ادامه افزود: ترانه های مبتذلی را که در برخی مجالس لهو و لعب به کار می برند، همان را در هیأت به کار می برند. همان آهنگ و حتی همان شعر را به کار می برند. فقط منظورشان را معصومین می کنند و شعر را می خوانند. آیا اینها خیانت به شیعه نیست؟ آیا اینها عزاداری است؟

من شنیده ام برخی از آنها با برخی از خوانندگان جلساتی دارند و بده بستان انجام می دهند. این ترانه اش را به او می دهد. و دیگری ثوابهای شعرش را به اون یکی می دهد!

آهنگ های جاز، راک و رپ ... را در این هیأت ها آورده اند. قلاده می بندند و صدای سگ در می آورند. همین امسال در مشهد این اتفاق افتاد. قلاده بستند و مداح می گفت:

کنم عوعو دهم دست ولایت (صدای جمعیت سگ)

 یا اینکه می گفتند:

یک تکه استخوان بس است ما را

 

رحیم پور ازغدی که بنا داشت در این تریبون روایت های اقتصادی حضرت سید الشهدا(ع) را عنوان کند، گفت موضوعی که می خواستم صحبت کنم بماند برای جلسه بعد. الان باید از ساحت سید الشهدا(ع) دفاع کنم.

 

وی ادامه داد: جلسه راه انداختند و همه لخت و ادای مست ها را در می آورند. بچه های شیعه هم فکر می کنند اینها عزاداری است و باعث تقرب به اهل بیت(ع). در برخی از این مجالس همانند مست ها حرکت می کنند و داد می زنند:

ما گر از سر بریده می ترسیدیم از محفل عشاق نمی رقصیدیم

کسی نیست به آنها بگوید: محفل عشاق اینجا نیست. شرق دجله زیر خمپاره و آتش وخون بود.

یا می گویند: رقاصم و رقاصم رقاصه عباسم

عباسی که می گوید دست راستم را قطع کنند، مکتبم را رها نمی کنم. بعد داد می زند می گوید من مست مستم مشت مشتم و..

یا اینکه می گویند: والله صد قدح بشکست ... حضرت شراب حسین!

به حضرت سید الشهدا لقب حضرت شراب داده است! این محبت اهل بیت است؟ ما با اینها مشکل داریم.

 

رحیم پور ازغدی افزود: به آنها می گویم چرا این حرف را می زنی. در پاسخ می گوید: آقای خمینی در قیامت باید جواب دهد و عذاب می کشد. چون با قاتلین حضرت زهرا دستور اتحاد داده است.

 

اصلاً واقعاً اینها چه موجوداتی هستند. به او گفتم: این مردم سنی قاتل حضرت زهرا(س) هستند؟ این مردم سنی ما که برخی از آنها در شهرها زیر تابوت حضرت زهرا می روند؟ چرا دارید در دام وهابی ها می افتید. بعد این فیلم را پخش می کنند و وهابی در زیرش می گوید آیا حسین عاقل تر بود یا یزید.. چرا می خواهید ایران را به عراق و سوریه تبدیل کنید. اینها به عقاید شیعه ، بازار اسلام، سیاست و جهاد کاری ندارند و فقط می خواهند همین طور جلو بروند.

 

استاد رحیم پور ازغدی ادامه داد: روایاتی درباره بازار اسلامی آورده بودم که دیدم این موضوعات مهمتر است. از بس این روزها دروغ و تهمت زدند. من خواهش می کنم منشور عزاداری رهبر انقلاب را بین مردم پخش کنند.

 

وی در ادامه به بیان بخش هایی از نوشته های امام خمینی پرداخت که آمده است:

استعمار در فرهنگ حوزه های ما نفوذ کرده است. وقتی حربه تهدید کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت شد. اولین القائشان جدایی دین از سیاست است. می گویند حسین و مهدی و علی و عاشورا ... را سیاسی نکنید . می خواهیم با اینها حال کنیم.

در پاسخ باید به اینها گفت: اگر سیاست نبود، عاشورا نبود. عاشورا سیاسی بود. سید الشهدا(ع) گفت: ما با حاکمی مثل یزید بیعت نمی کنیم. حضرت حجت سیاسی است. شعار حضرت، حجت سیاسی است. شعار حضرت حجت، عدالت جهانی است که موضوعی سیاسی است.

 

امام می گوید:

گفتند دین از سیاست جداست. تا جائی که این دخالت دون شأن فقیه شد. روحانیون مجاهد از این نفوذی های حوزه بیشتر زخم برداشتند. اینها به ما تهمت بی دینی زدند.

 

در شروع مبارزات اسلامی اگر می خواستی بگویی شاه خائن است، بلافاصله جواب می شنیدی که شاه شیعه است! عده ای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام می دانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.

فقاهت در منطق ناآگاهان، غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد.

به زعم بعض افراد، روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد والاّ عالم سیاس و روحانی کاردان و زیرک، کاسه ای زیر نیم کاسه داشت . و این از مسائل رایج حوزه ها بود که هرکس کج راه می رفت متدین تر بود .. به ما نسبت تارک الصلوه و کمنیست می دادند و ما در تنهایی خون می گریستیم .

 

رحیم پور ازغدی ادامه داد:

امام سه مرجع را دستور حصر خانگی دادند که اسنادش از لانه جاسوسی در آمد که می خواستند بر علیه امام خمینی کودتا کنند. امام می گوید ذائقه تان را تلخ نکنم. قبلا همین کار را با امیر المؤمنین انجام دادند.

 

وی در پایان سخنرانی پیش از خطبه هایش گفت:

حرف هایی زدم که دشمنانم زیاد شد. ریگی در بازجویی هایش گفته بود یکی از هدفهای ما رحیم پور ازغدی بود. این تیم های تروری که آمد دوستان هسته ای را زدند یک غیر هسته ای بود که بنده بودم. فقط شانس نیاوردیم اینها را گرفتند. تا الان دوستان وزارت اطلاعات گفته اند که سه تیم آمده اند که چند نفر را ترور کنند که یکی شما بوده اید.

 

ان شاء الله امیدواریم قبل از اینکه با سِرُم و ... بمیریم همگی مان یا هدف گلوله وهابی ها یا شیعیان انگلیسی و یا صهیونیست ها قرار بگیریم.


:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9


:: بازدید از این مطلب : 397
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9

تا حالا توجه کردید که اگر در یک جمع یا جلوی یه دوست از شما یه اشتباه چه سهوا و چه عمدا سر بزنه،اونوقت شما چقدر ناراحت و خجالت زده شدید؟

اما تا حالا که ده بیست سی ســـال عمر از خدا گرفتیم چند بار از انجام گناه و اشتباه خجالت زده شدیم چند بار بخاطر اینکه جلو خدا ضایع نشیم حواسمون به کارامون بوده

تا حالا پیش اومده بخواید یه کار ناپسند بکنید و باوجود حتی یه بچه خردسال در اون مکان دست از کار بکشید؟

تا حالا توی این موقعیت قرار گرفتید که از همه طلب کمک کنید جز خدا؟

بعضی از ما آدم خیلی ناشکریم و عظمت خدا رو درک نکردیم،درک نکردیم که خدا هم بیناست هم شنوا تازه این دید و شنود هم براش محدود نیست مختص یه منطقه و یه مکان نیست

"عالم در محضر خداست در محضر خدا گناه نکنیم" چرا از یه بچه خجالت میکشیم اما از خدا که بینای همیشگی و همگانی هست خجالت نمیکشیم؟

کسی که میخواد یه خلاف انجام بده معمولا نگا اطرافش میکنه بعد به کارش میرسه کاش یه نگاه هم اسمون کنه دیدشم محدود به سقف یا اسمون نکنه اونوقت فکر کنه

پس خدا چی؟داره منو میبینه از اون که نمیتونم فرار کنم

بابا ما که میدونیم "لا یمکن الفرار من حکومتک" چرا توی ملک خدا گناه میکنیم؟

خدایا ببخشمون العفو العفو العفو


پیامبر صل الله علیه و اله:
زمانی که ابلیس از درگاه الهی رانده شد به خداوند گفت قسم به عزت و جلال و عظمت تو هرگز از فرزند آدم جدا نخواهم شد

تا زمانی که روح از جسمش خارج شود؛ خداوند به او فرمود: قسم به عزت و جلال و عظمتم توبه را حتی در آخرین لحظه مرگ

از بنده ام نمی پوشانم تا با خِرخِر کردن زمان جان دادن،توبه کند.

بحارالانوار/ج6/ص16


:: بازدید از این مطلب : 342
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9

 

 

زمان دو مرتبه تکرار می شود هشدار

و باز دین حق انکار می شود هشدار

سپاه ابرهه بیدار می شود هشدار

 نفاق وارد پیکار می شود هشدار

زمانه بر سر جنگ است حرکتی باید

دوباره کاوه و چمران و همتی باید

به هوش باش که تزویر، حیله جنگ است

زبان رسمی اهل یهود نیرنگ است

بدون فتنه گری کار و بارشان لنگ است

مسلم است که تسلیمشان شدن ننگ است

آهای مدعیان این کلام قرآن است

یهود دشمن سرسخت هر مسلمان است

پیام کربلا واضح است ذلت نه

هراس از صف دشمن بدون علت نه

قبول صلح فقط به دلیل قلت نه

امان گرفتن و نهی حقوق ملت نه

در این مبارزه راهی به جز مخاطره نیست

درون معرکه جای گپ و مذاکره نیست

هم اعتقاد امام عزیز این بوده است

هم اینکه رهبرمان چند بار فرموده است:

تشیعی که بیاید ز غرب مردود است

در این زمانه که حق به نفاق آلوده است

من از عوام نه؛ از این خواص میترسم

از این مراجع حق ناشناس میترسم

کسی نگفته که سینه زنی ما بی جاست

اساس روضه و سینه زنی که پا برجاست

هدف اشاعه ی فرهنگ ناب عاشوراست

قیاس عابس سرمست با بقیه خطاست

از این مقایسه درمان نمی شود دردی

اگر برهنه شدی در میان خون مردی

اسیر ناله و غم باش در عزای حسین

که خون بگرید امام زمان برای حسین

گزافه نیست بگویم اگر خدای حسین

نوشت یک دهه مخصوص روضه های حسین

دگر به خلق دهه احتیاج نیست عزیز

هرآنچه سیره ی معصوم نیست دور بریز

اگرچه حضرت محسن عزیز حیدر بود

اگرچه غنچه ی نشکفته ی پیمبر بود

اگرچه آیه ای از آیه های کوثر بود

اگرچه کشته ی جریان کوچه و در بود

ولی همان غم عظمای مادرش کافی است

گرفتن دهه ی محسنیه واجب نیست

محرم و دهه ی فاطمیه را دریاب

به جای تفرقه حکم تقیه را دریاب

ز خطبه های علی شقشقیه را دریاب

کسی که هست به دوشش چفیه را دریاب

وصیت شهدا راه را نشان داده

در این سیاهی شب ماه را نشان داده

به دفتر شهدا غیر از این وصیت نیست

که شاهراه سعادت به جز ولایت نیست

و هیئتی که سیاسی نبود هیئت نیست

آهای بچه ولایی اگر که زحمت نیست

جلوتر از ولی امر خویش راه نرو

و با طناب جهالت درون چاه مرو

اگرچه بر سر راه تو چاه بسیار است

ولی بصیر که باشی مسیر هموار است

زمان فتنه که تشخیص دوست دشوار است

ولی امر به دنبال چند عمار است

اگر که طالب فیضی مرید قنبر باش

همیشه گوش به فرمان امر رهبر باش

 


:: بازدید از این مطلب : 718
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9

 

برای تصمیم گیری و چگونگی واکنش در برابر دشمن باید ابتدا او راشناخت، به اهدافش پی بـرد و روش‌های او را در ضـربـه زدن و رسـیـدن به اهدافش بازشناخت همچنان که باید نقاط ضـعـف و قـوت او را مـورد مـطـالعـه قـرار داد. بـه مجموع این کارها دشمن شناسی گویند. اگر شـنـاسـایـی دشـمـن خـوب انـجـام نـگـیـرد آثـار مـنـفـی آن در مراحل تصمیم گیری و برخورد، خود را نشان می‌دهد...


:: بازدید از این مطلب : 399
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9

 

 

آثار نماز شب در دنیا

نماز شب که یکی از عبادات خالص اولیای خدا و از برنامه های سازنده اسلامی به شمار می رود انسان را به وادی معنویات نزدیکتر می کند. نماز شب درس خودسازی و خلوت کردن با خالق خود را که از نیازهای طبیعی انسان است به انسان می آموزد ،نماز شب تاثیر بسزایی در سه عالم دارد هم در دنیا و هم در برزخ و هم در قیامت.

 

تاثیر نماز شب در دنیا، ابعاد گسترده ای دارد هم تاثیر در زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی، و هم تاثیر در باطن و ظاهر انسان دارد.نماز شب رفع  مشکلات و گرفتاری و رفع بیماری های روحی و جسمی را نیز در برمی گیرد.

 

در اینجا چند نمونه از احادیثی که از معصومین علیهم السلام در مورد آثار نماز شب رسیده است را بیان می کنیم:

 

1- بازداشتن از گناه

یکی از آثار نماز شب بازداشتن انسان از گناه است.بهترین وسیله ای که مانع گناه انسان می شود و قرآن کریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام آن را امضا کرده است نماز است.

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:  « فإنّ صلاة الیل مِنهاةٌ عنِ الاثم؛ نماز شب  انسان را از گناه باز می دارد.»

 

بعضی ها به نماز یومیه اکتفا می کنند و می گویند همین نماز ما را بیمه می کند لازم نیبست کمه نماز شب بخوانیم و یا اهمیت نمی دهند. می بینیم که اولیای خدا که پاک هستند  و گرفتار گناه نشدند به وسیله همین نماز یومیه  و نماز شب است. هر کدام از این ها خواص خود را دارد. بزرگان و مردان شب، انتظار شب را می کشند. اگر گناه و خطایی در طول روز انجام  دهند نماز شب آن را پاک می کند. مکمل نماز یویمیه ، نماز شب است.

 

امام باقر علیه السلام فرمودند: «إنما جُعِلَت النّافلةُ لِیُتَمِّ بها ما أفسَدَهُ من الفریضة؛ همانان (نماز) نافله را به خاطر این جهت قرار دادند که جبران فساد نمازهای واجب را کند.» (1)

 

2- ریزش گناهان

 

یکی دیگر از آثار نماز شب ریزش گناهان است.نماز حسنه ای است که در دل های مومنین وارد شده و آثار معصیت و تیرگی هایی که دلهایشان از ناحیه سیئات کسب کرده از بین می برد.

در قرآن کریم آمده است: «و اقم الصلوة  طرفی النهار و زلفا من الیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذکرین؛ نماز بگزار در آغاز و انجام روز و ساعاتی از شب، زیرا نیکی ها بدیها را از میان می برند این تذکری است برای انها که اهل تذکرند.» (2)

 

این نشان دهنده اهمیت و تاثیر و قدرت نماز است و این یک فضل و لطف الهی است در حق بندگان. خداوند  دوست ندارد  بندگانش آلوده به گناه شوند و اگر هم گناه کردند برای محو آن گناه به ما دستور داده نماز بخوانید . این به این معنا نیست که ما گناه کنیم بعد نماز بخوانیم تا آن گناه از بین برود بلکه این یک فرصت و امتیاز و فضلی است برای بندگان  که اگر سهوا گناه نمودند و اصرار  بر گناه نداشتند از آن استفاده نمایند.

 

امام صادق علیه السلام می فرماید:  « صلاة المومن بالیل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار؛ نماز شب گناهانی را که مومن در روز مرتکب شده است را از بین می برد.»(3)


:: بازدید از این مطلب : 421
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
دو شنبه 15 / 9


نفر اول جهنم را بشناسید

عصردنا: شیخ صدوق در کتاب «ثواب الاعمال و عقاب الاعمال» درباره کیفر قابیل فرزند خطارکار حضرت آدم(ع) و دو نفر از بنی اسرائیل و دو تن از امت اسلام با توجه به روایات رسیده این چنین نقل می‌کند:

- راوى مى‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: در روز قیامت عذاب هفت نفر از همه سخت‌تر است: فرزند آدم(ع) که برادرش را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) در مورد خداوند بحث و خدا را انکار کرد، دو نفر از بنى اسرائیل که قوم خود را یهودى و مسیحى کردند، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم و دو نفر از این امت که یکى از آن‌ها بدتر از دیگران است و در تابوتى شیشه‌اى در زیر جهنم در دریاهایى از آتش قرار دارد.

-راوى از امام باقر(ع) پرسید: اولین کسى که وارد جهنم مى‌شود کیست؟، فرمودند: ابلیس و دو نفر دیگر که در سمت راست و چپ او هستند.

-اسحاق بن عمار صیرفى مى‌گوید: به امام کاظم(ع) عرض کردم: درباره آن دو نفر بر این چیزى بگویید و من درباره آن دو مطالب زیادى از پدرتان شنیده‌ام، فرمودند: اى اسحاق! اولى همانند آن گوساله و دومى همانند سامرى است.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها عده‌اى را مسیحى، یهودى و مجوسى کردند، خداوند کار آن‌ها را نبخشد.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: سه نفر هستند که خداوند به آن‌ها نظر رحمت نمى‌افکند، آن‌ها را پاک نمى‌کند و عذاب دردناکى براى آنها مهیاست.

عرض کردم: فدایت گردم، اینان کیستند؟

فرمودند: کسى که از جانب غیر خدا ادعاى امامت کند یا امام از طرف خدا را بدنام کند و یا گمان کند آن دو نفر بهره‌اى از اسلام داشته‌اند.

عرض کردم: بیشتر بفرمایید.

فرمودند: اى اسحاق! برایم فرقى ندارد که آیه محکمى از قرآن را محو کنم، پیامبرى حضرت محمد(ص) را انکار کنم، گمان کنم در آسمان خدایى نیست یا در امامت بر حضرت على(ع) پیشى بگیریم (یعنى گناه این کارها با گناه انکار امامت امیرالمؤمنین(ع) و ادعاى امامت خودم برابر است).

عرض کردم: فدایت شوم، بیشتر بفرمایید.

فرمودند: ای اسحاق! همانا در جهنم دره‌اى به نام «سقر» است، از زمانى که خداوند آن را آفریده، نفس نکشیده است، اگر خداوند به اندازه سر سوزنى به او اجازه تنفس بدهد، بدون شک همه زمینیان را آتش مى‌زند و همانا جهنمی‌ها از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى اهل این دره آماده کرده، گریزانند و همانا بدون شک در این دره کوهى است که همه کسانى که در این دره هستند از گرما، بدبویى، کثیفى و عذاب‌هایى که خداوند براى ساکنان این کوه مهیا کرده است، گریزان هستند.

و همانا بدون شک در این چاه افعى‌ای است که همه اهل این چاه از پلیدى، بدبویى، کثیفى و سم‌هایى که خداوند عزوجل در نیش آن براى اهلش مهیا کرده، گریزان هستند و همانا و بدون تردید در شکم این افعى هفت صندوق است که پنج نفر از امت‌هاى گذشته و دو نفر از این امت در آن هستند.

عرض کردم: فدایت شوم این پنج نفر و دو نفر کیستند؟

فرمودند: آن پنج نفر عبارتند از: قابیل که هابیل را کشت، نمرود که با حضرت ابراهیم(ع) درباره وجود خدا بحث کرد و منکر خدا شد و گفت: من زنده مى‌کنم و مى‌میرانم، فرعون که گفت: من بالاترین خداى شما هستم، یهودا که گروهى را یهودى کرد و بولس که عده‌اى را مسیحى کرد و دو تن بیابانى از این امت.


:: بازدید از این مطلب : 542
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه