شهدای عملیات رمضان
منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 894
:: کل نظرات : 1

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 2
:: تعداد اعضا : 24

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 344
:: باردید دیروز : 266
:: بازدید هفته : 654
:: بازدید ماه : 610
:: بازدید سال : 5143
:: بازدید کلی : 104763
نویسنده : سیدکاظم مطلوبی (میرسالاری)
یک شنبه 4 / 5

 
 
 
بیاد شهید سرجدا سید محمد خشنود(میرسالاری)
 
 

سخن از آنانی است که گویا رفته‌اند و ما مانده‌ایم؛ آنان که نام و مال و جان خود را بر زمین نهادند و برای دفاع از این خاک، مردم و اعتقاداتشان رفتند. آنان که گویا رفته‌اند؛ اما فقط گویا رفته‌اند که فرموده‌اند گمان ما این است که شهدا رفته‌اند و ما مانده‌ایم، ولی حقیقت این است که شهدا مانده‌اند و زمان ما را با خود برده است!

 امروز پنجشنبه و شب جمعه است؛ روز و شبی که ما که در گذر زمان خود را گم کرده‌ایم، دقایقی ‌می‌‌ایستیم و به عقب بر‌می‌گردیم تا خود‌ و خاطراتمان را هر چند مبهم به یاد بیاوریم؛ خودمان را، پدر و مادرمان را، دوستان و آشنایمان را، امام راحل عظیم‌الشأن را و شهدا را؛ آنان که با هستی خود به این مردم و مملکت هستی بخشیدند.

فرصتی است تا دمی از سنگینی بار این کالبد جسم را زمین بنهیم و روح خود را به پرواز درآوریم و از زمان هم به درآییم و تجدید عهدی کنیم با همه آنانی که در روی این کره خاک روزی با ما بودند؛ آنانی که روزی گرما‌بخش محافل و مجالس ما بودند؛ آنان که برخی‌شان نگاه به صورت‌هایشان برایمان ثواب عبادت داشت و آنانی که در نگاهشان برق امید و بارقه‌های توکل به خداوند متعال دیده می‌شد.

فرصتی است‌ با عطر آیات خداوند به دیدار کسانی برویم که به عطر آیات خداوندی خشنود و رضا می‌شوند؛ فرصتی تا با یادآوری آن همه خوب و نازنینانی که اکنون در جمع ما در این کره خاک نیستند، اندکی به فرجام کار بیندیشیم که:

ای خاک اگر سینه تو بشکافند    بس گوهر قیمتی که در سینه توست

امروز و در میانه‌های ماه رمضان، ماه مهمانی خداوند، از پوسته زمین و زمان به درآییم و با یادی از شهدا، آنانی که عاشقانه جان فدای دوست کردند، بخوانیم که: 

آن فرو ریخته گل‌های پریشان در باغ          کز می جام شهادت همه مدهوشانند

نامشان زمزمه نیم شب مستان باد          تــــا نگویند کـــه از یـــــاد فراموشانند




:: بازدید از این مطلب : 605
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
این وبلاگ برای معرفی طایفه سادات صحیح النسب میرسالاری طراحی گردید .در این وبلاگ اداب ورسوم ،مطالب تاریخی،معرفی شخصیت هاو...........می پردازیم
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
نظر سنجی

نظر شمادرباره هیئت امنای امامزاده میرسالار(ع)

پیوندهای روزانه